خانه
عناوین مطالب
تماس با من
آی تی
آی تی
جدیدترین یادداشتها
همه
سلام
سلام
[ بدون عنوان ]
[ بدون عنوان ]
سلام(ماهواره)!!!
سلام(ماهواره)!!!
آموزش اینترنت
آموزش رجیستری
چهار شنبه سوری
آزادی بیان
شیرین عبادی: امروز به خاطر موقعیت زنان در سراسر جهان سیاه پوشیده
متن کامل نطق پیش از دستور سیدعلی اکبر موسوی خوئینی
doom 3 beta
[ بدون عنوان ]
[ بدون عنوان ]
بایگانی
مرداد 1383
2
اردیبهشت 1383
4
اسفند 1382
10
بهمن 1382
8
آبان 1382
3
شهریور 1382
11
مرداد 1382
17
تیر 1382
11
آمار : 40324 بازدید
Powered by Blogsky
آزادی بیان
مسعود
سهشنبه 19 اسفندماه سال 1382 ساعت 08:03 ق.ظ
1 نظر
شیرین عبادی: امروز به خاطر موقعیت زنان در سراسر جهان سیاه پوشیده
شیرین عبادی: امروز به خاطر موقعیت زنان در سراسر جهان سیاه پوشیدهام
جمهوری اسلامی در ردیف چهارم بدترین رزیمهای سرکوبگر مسیحیان
پیک ایران : رزیم جمهوری اسلامی در زمینه سرکوب مسیحیان در ردیف چهارم رزیمهای سرکوبگر جهان قرار دارد. انجمن ماموریت جهانی که مقر ان در المان است گزارش داد جمهوری اسلامی ایران که قبلا در میان بدترین سرکوبگران مسیحیان در ردیف دهم قرار داشت اکنون به مقام چهارم رسیده است. به گزارش این انجمن در ایران تحت حاکمیت رزیم اسلامی طی دوازده ماه گذشته تعداد مسیحیانی که بدون محاکمه در بازداشت نگهداشته شده اند بطور قابل ملاحظه ای افزایش یافته است.
خبرگزاری فرانسه به نقل از شیرین عبادی گزارش داد: من در روز جهانی زن برای حقوق زنان جهان به سوگ نشستهام. به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، این خبرگزاری در ادامه به نقل از شیرین عبادی، برندهی جایزه صلح نوبل 2003 افزود: حقوق زنان و دموکراسی یکسان هستند. عبادی که با پوشیدن لباس سیاه در مقر سازمان بینالمللی کار در ژنو حاضر شده بود گفت: امروز به خاطر موقعیت زنان سراسر جهان و تبعیضی که با آن روبرو هستند، من سیاه پوشیدهام. این گزارش در ادامه به نقل از وی افزود: این فرهنگ مردسالارانه یک فرهنگ قبیلهیی است. نه تنها زنان را نمیپذیرد، بلکه دموکراسی را نیز تحمل نمیکند. عبادی هم چنین گفت: برخی از اسلام برای توجیه موقعیت نابرابر زنان استفاده میکنند که این طور نیست. اسلام مذهبی است که به ویژگی انسان و برابری آنان معتقد است. عبادی در ادامه ابراز عقیده کرد: جنبش فمینیسم در ایران عمق و توان دارد و باید ریشهی تغییرات باشد.
مسعود
سهشنبه 19 اسفندماه سال 1382 ساعت 08:00 ق.ظ
0 نظر
متن کامل نطق پیش از دستور سیدعلی اکبر موسوی خوئینی
از مقاله اش خوشم اومد گذاشتم:
متن کامل نطق پیش از دستور سیدعلی اکبر موسوی خوئینی
- از نمایندگان محترم خبرگان که طبق اصل 111 قانون اساسی پس از انتخاب رهبری، نظارت بر عملکرد ایشان از وظایف آنان می باشد، جای این پرسش است که آیا عملکرد مقام محترم رهبری و نهادهای تحت امر ایشان به خصوص در جریان انتخابات ناعادلانه، غیر رقابتی و غیر آزاد اخیر با معیارهای صداقت، تدبیر و عدالت سازگار است؟ متن کامل نطق پیش از دستورمورخ 17/12/1382 سیدعلی اکبر موسوی(خوئینی) نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی ‹‹بنام خداوند بخشنده و مهربان›› ابتدا ایام شهادت سرور آزادگان، امام حسین(ع) و یارانش و همچنین شهادت جمعی از عزاداران حسینی در شهرهای کربلا، کاظمین و کویته پاکستان به ویژه هموطنان عزیزمان را تسلیت عرض نموده و ضمن محکوم نمودن این اقدام تروریستی، صبر و شکیبایی برای بازماندگان آن حادثه دلخراش از خداوند متعال مسئلت دارم. کلام خود را با بیانی از نهج البلاغه امیرالمؤمنین علی(ع) در نامه 53 ( عهدنامه مالک اشتر) آغاز میکنم که فرمود: از رسول خدا (صلی ا… علیه و آله وسلم) بارها شنیدم که می فرمود: ‹‹ پاک و آراسته نیست امتی که در آن ضعیف نتواند بدون لکنت زبان حق خود را از قوی دست بستاند››. ملت شریف ایران و نمایندگان محترم مجلس: اینجانب به عنوان نماینده و وکیل مردم تهران در دوره ششم مجلس شورای اسلامی ، بنابه سوگند خود، در پیشگاه خدا و ملت در راستای مسئولیت نمایندگی خویش، وظیفه خود می دانم که در دفاع از حق بیش از 70 درصد شهروندان تهرانی و حداقل 50درصد ایرانیان که در انتخابات فرمایشی اول اسفند ماه شرکت نکردند (بنا به آمار رسمی که چه بسا بیش از این نیز باشد) و از زبان اکثریت جنبش دانشجویی سرافراز ایران، صدای اعتراض خاموش ملت در آن روز را از این تریبون، رساتر ابراز دارم. سابقه گردن کلفتان خودکامة تاریخ از آغاز تاسیس مجلس در ایران، چه محمدعلی شاه قاجار و چه رضاشاه و محمدرضاشاه پهلوی و … همه حکایت از آن دارد که اینان در تکمیل و تثبیت استبداد خویش، مجلس یعنی خانه ملت را هدف قرارداده و برخاموشی صداهای حق خواهانة برآمده از آن به هر ترفند کوشیدهاند، اگر زمانی محمدعلی شاه با حمایت لیاخوف روسی مجلس را به توپ بست و با امیدبستن به برچیدن بساط مشروطه، دوران استبداد صغیر را حاکم ساخت و اگر رضا خان قلدر باحمایت انگلیس راه برورود آزادیخواهان و حق جویان در انتخابات دوره هفتم مجلس شورای ملی بست، امروز نیز شاهد کودتای پارلمانی بر علیه جریان تحولخواه ایرانیان با ابزار رد صلاحیت و ارعاب در انتخابات دوره هفتم مجلس شورای اسلامی هستیم تا مجلس به هر ترفند مهره چینی گردد، که به فرموده ای قیام و قعود کنند و دیگر از آن نامه اعتراض و انذار نگاشته نشود و صدای افشاگرانه ‹‹حقیقتجو››یان برنخیزد و کمیسیون اصل 90 آن ملجائی برای ستم کشیدگان نباشد و گزارش قتلهای دگراندیشان، یورش نظامیان به کوی دانشگاه تهران، تبریز و طرشت، انفرادی ها و آزار روزنامه نگاران و زندانیان و فعالین سیاسی به خصوص دانشجویان و فعالین جنبش دانشجویی گوش حاکمان را نیازارد و کسی دیگر در مجلس سخنی از تنهایی زندان و انفرادی صابر، علیجانی، رحمانی، گنجی، زرافشان، آغاجری، اشکوری ، عبدی ، باطبی و سایر زندانیان مظلوم بر زبان نیاورد و آن کند که حاکمیت می خواهد و تنها آن گوید که حکومت می پسندد. جریان اقتدارگرا که در این سالها (با وجود برخی سستی ها و فرصت سوزی های قابل نقد مجلس ششم) بازهم دل خونی از این مجلس داشت از فردای 29 بهمن 1378 و پس از جریان ترور سعید حجاریان، سناریوی خود را بر معطل نمودن مجلس اصلاحات کلید زد و با سنگاندازیها و لجاجت شورای نگهبان در رد مصوبات و طرحهای کلیدی و موثر مجلس، سیاست خسته کردن مردم از اصلاحات را مرحله به مرحله و قدم به قدم پیش برد تا برهمگان اثبات شود که تصمیم گیرنده اصلی برای سرنوشت ملت نه مجلس منتخب شان و نه دولت متکی بر 22 میلیون رای ایرانیان که دیگران می باشند و بدینگونه ‹‹نه میزان رای ملت است›› و نه اراده آنان اثری در تغییر رویهها و ساختارها دارد. و اکنون نوبت بستن طومار مجلس مردمی بود. طرح اقتدارگرایان در این راستا از 2 سال قبل کاملا هماهنگ، با تشکیل و راه اندازی دفاتر نظارتی شورای نگهبان در سراسر کشور و اختصاص 100 میلیارد ریال از بودجه برای این دفاتر جهت پرونده سازی علیه اصلاح طلبان در تمامی شهرهای کشور و برنامه ریزی برای قلع و قمع ایشان در جریان انتخابات مجلس هفتم آغاز شد و از سویی دیگر نیز این جریان، تمام توان تبلیغاتی، قضایی، شبه نظامی و نظامی خود را با سازماندهی و فرماندهی متمرکز در جهت فراهم نمودن فضای ذهنی لازم برای فرسایش جریان اصلاح طلبی و ایجاد یاس و انفعال و کاستن کمی و کیفی توان آن بسیج نمود تا مقدمات وارد ساختن ضربه نهایی فراهم گردد و سناریو کودتا با صدور علنی جواز رد صلاحیت گسترده اصلاح طلبان تحت عنوان ‹‹احراز صلاحیت›› ، عملا عملیاتی ترین بخش خود را در تسخیر و تصرف مجلس هفتم آغاز نمود و در این اثنا به سیاق معمول فرصت سوزان نشسته بر مسند جمهوری و رای ملت به تاسفی و افسوسی بر این مقدمه سازی مهرهچینیها بسنده کردند و در نهایت باسکوت، بر اجرای حکم های حکومتی تمکین نمودند تا به نام ایشان و به کام اقتدارگرایان تشکیل مجلسی فرمایشی با نمایشی بنام انتخابات میسر گردد. اما با اینهمه تنها کمتر از 30% مردم تهران و اکثر شهرهای بزرگ و حدود 50 درصد کل واجدین شرایط در کشور را به پای صندوق ها کشانده و افراد اصلی مورد شان در خوش بینانه ترین حالت حداکثر از حمایت 15% تهرانیان آنهم با شعارهای کاملا غیر ایدئولوژیک و در لباس اصلاح طلبانه برخوردار گردید که البته بدون پیشداوری کامل باید در انتظار تحقق و عده ها ماند و آنرا پیگیری نمود. در این جا ذکر چند نکته را به متولیان امر لازم میدانم : 1- با توجه به در پیش بودن اجلاس یازدهم خبرگان رهبری از نمایندگان محترم خبرگان که طبق اصل 111 قانون اساسی پس از انتخاب رهبری، نظارت بر عملکرد ایشان از وظایف آنان می باشد، جای این پرسش است که آیا عملکرد مقام محترم رهبری و نهادهای تحت امر ایشان به خصوص در جریان انتخابات ناعادلانه، غیر رقابتی و غیر آزاد اخیر با معیارهای صداقت، تدبیر و عدالت سازگار است؟ و آیا عدالت حاکمان که علی(ع) حاضرنشد ذره ای از آنرا فدای مصلحت حکومت خود کند اینگونه بود؟ هرچند باید اول به این پرسش پاسخ داد که آیا از خبرگان رهبری که در انتخابات آن شاهد مهره چینی و رد صلاحیت گسترده در انتخاباتی غیرعادلانه، غیر رقابتی و غیر آزاد سال 1377 و میاندورهای اخیر بودیم (به گونهای که در حوزههائی تعداد تایید صلاحیت شدها برابر با تعداد کرسی های حوزه انتخابیه مربوطه بود!)، و از خبرگانی که عمده اعضای کمیته نظارت بر رهبری از منصوبین ایشان شکل یافته (که دقیقا نقض غرض می باشد) می توان انتظار نظارت صحیح داشت؟ همچنین آیا اگر نظارت دقیق مجلس شورای اسلامی بر عملکرد رئیس جمهور و کابینه اعمال می شد شاهد بسیاری از ناکارآمدی ها و در مورد اخیر تمکین بر برگزاری چنین انتخاباتی از طرف دولت بودیم؟ 2- امروز تجربه بشری ثابت کرده که با توجه به پیچیدگی های امر تصمیم گیری در مدیریت کلان مطمئنترین مسیر در اداره امور، تکیه بر عقل جمعی و خرد عمومی بر پایه برابری سیاسی و آزادی شهروندان بدون در نظر گرفتن حق ویژه برای فرد یا افرادی خاص است و اصولا مفهوم دموکراسی بدین صورت معنا می یابد و فرآیندهایی چون انتخابات و تشکیل پارلمان و دولت جمهور در جوامع مدرن کنونی با رعایت شرایط آزاد برای انتخاب شونده و انتخاب کننده و وجود رقابت عادلانه و با لحاظ دوره ای بودن و محدود بودن زمان ماندن در قدرت برای انتخاب شدگان میتواند به تحقق دموکراسی کمک نماید. اما انتخاباتی که در آن نه حق و آزادی انتخاب شونده و انتخاب کننده به رسمیت شناخته می شود و نه در آن شرایط رقابت عادلانه فراهم می گردد و نه امور براساس رای ملت اداره می گردد، نه تنها دموکراسی آفرین نخواهد بود که ثمری جز تحمیل بار سنگین مالی و کشمکش های سیاسی نخواهد داشت. لذا پیشنهاد می شود از این پس، بساط چنین انتخاباتی بر چیده شود و با حکمی حکومتی اداره امور اجرایی و تقنینی بر وفق مراد حاکمیت صورت پذیرد و کارآمدی حکومت تقویت شود. 3- فراموش نکنیم که صدام حسین در آخرین سال حکومت خویش انتخاباتی برگزار نمود که بیش از 98 درصد به وی و حکومتش رای دادند اما چنین انتخاباتی ذره ای از سست بنیادی پایگاه مشروعیت و مقبولیت حکومتش نکاست ، پس حفظ و بقای نظام جمهوری اسلامی را نیز درمانی دیگر (به جز برگزاری انتخابات نمایشی و فرمایشی) باید که همان انجام اصلاحات بنیادین و ساختاری بر پایه رای و همه پرسی عمومی است. نقل است که ‹‹ بر سرنیزه هر کاری می توان انجام داد به جز تکیه کردن بر آن›› امید که فرصت و امکان جبران فراهم باشد.
مسعود
دوشنبه 18 اسفندماه سال 1382 ساعت 08:59 ق.ظ
0 نظر
66
1
2
3
صفحه
4
5
...
22